معنی فارسی subliminally
B2بهصورت زیرآستانهای، به تأثیراتی اشاره دارد که بهطور ناخودآگاه بر ذهن فرد اثر میگذارند و شخص از آنها آگاه نیست.
In a way that affects someone's mind or behavior without them being aware of it.
- ADVERB
example
معنی(example):
تبلیغ بهطور زیر آستانهای بر او تأثیر گذاشت و انتخابهایش را بدون اینکه متوجه شود تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The advertisement affected her subliminally, influencing her choices without her realizing it.
معنی(example):
او بهطور زیر آستانهای در حین خواب میآموزد و اطلاعات را در خوابش جذب میکند.
مثال:
He learns subliminally while he sleeps, absorbing information in his dreams.
معنی فارسی کلمه subliminally
:
بهصورت زیرآستانهای، به تأثیراتی اشاره دارد که بهطور ناخودآگاه بر ذهن فرد اثر میگذارند و شخص از آنها آگاه نیست.