معنی فارسی sublimish
B2سابلیمیش، اشاره به چیزی دارد که به طور خاص زیبا و تأثیرگذار است و احساسات بالایی را برمیانگیزد.
Of or relating to something that induces a sense of beauty and elevation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کار هنرمند بهعنوان سابلیمیش توصیف شد، که هم زیبایی و هم جوهره را به تصویر کشید.
مثال:
The artist's work was described as sublimish, capturing both beauty and essence.
معنی(example):
فیلم کیفیت سابلیمیش داشت و باعث شد بینندگان به معانی عمیقتر آن فکر کنند.
مثال:
The film had a sublimish quality, leaving viewers contemplating its deeper meanings.
معنی فارسی کلمه sublimish
:
سابلیمیش، اشاره به چیزی دارد که به طور خاص زیبا و تأثیرگذار است و احساسات بالایی را برمیانگیزد.