معنی فارسی submatrix
B2زیرماتریس، قسمتی از یک ماتریس است که شامل برخی از عناصر ماتریس اصلی است.
A smaller matrix formed from a larger matrix by selecting particular rows and columns.
- NOUN
example
معنی(example):
زیرماتریسی به این اندازه میتواند محاسبات را ساده کند.
مثال:
A submatrix of this size can simplify calculations.
معنی(example):
در گرافیک رایانهای، زیرماتریسها برای تبدیلها استفاده میشوند.
مثال:
In computer graphics, submatrices are used for transformations.
معنی فارسی کلمه submatrix
:
زیرماتریس، قسمتی از یک ماتریس است که شامل برخی از عناصر ماتریس اصلی است.