معنی فارسی submersions
B2عمل غوطه‌ور شدن یا زیر آب رفتن، به ویژه به مدت طولانی.
The act of sinking or being submerged in a liquid.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of submerging, or the state of being submerged; immersion
معنی(noun):
A differentiable map whose differential is everywhere surjective.
example
معنی(example):
غوطه‌وری‌های کشتی غرق شده توسط محققان ثبت شد.
مثال:
The submersions of the sunken ship were recorded by researchers.
معنی(example):
غوطه‌وری‌ها می‌توانند برای روزها ادامه داشته باشند، بسته به شرایط محیطی.
مثال:
Submersions can last for days, depending on the surrounding conditions.
معنی فارسی کلمه submersions
:
عمل غوطه‌ور شدن یا زیر آب رفتن، به ویژه به مدت طولانی.
