معنی فارسی submicroscopic
B2به مواردی اطلاق میشود که در حد زیر میکروسکوپی هستند و با میکروسکوپ های عادی قابل مشاهده نیستند.
Pertaining to structures or particles that are smaller than can be seen with a light microscope.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Smaller than microscopic; too small to be seen even with a microscope
example
معنی(example):
ذرات زیرمیکروسکوپی تنها با تجهیزات خاص قابل مشاهده هستند.
مثال:
Submicroscopic particles can only be seen with special equipment.
معنی(example):
این تحقیق بر روی ساختارهای زیرمیکروسکوپی درون سلول تمرکز داشت.
مثال:
The study focused on submicroscopic structures within the cell.
معنی فارسی کلمه submicroscopic
:
به مواردی اطلاق میشود که در حد زیر میکروسکوپی هستند و با میکروسکوپ های عادی قابل مشاهده نیستند.