معنی فارسی subminiaturizing

B2

کوچک‌سازی زیر مینیاتوری، به فرآیند کوچک کردن اجزا و قطعات به اندازه‌های بسیار کوچکتر اشاره دارد.

The process of reducing the size of components to a subminiature level.

example
معنی(example):

مهندسان تمرکز دارند بر روی کوچک‌سازی اجزای دستگاه جدید.

مثال:

The engineers are focused on subminiaturizing the components for the new device.

معنی(example):

فن‌آوری کوچک‌سازی به ما اجازه می‌دهد تا گجت‌های کوچک‌تری بسازیم.

مثال:

Subminiaturizing technology allows us to create smaller gadgets.

معنی فارسی کلمه subminiaturizing

: معنی subminiaturizing به فارسی

کوچک‌سازی زیر مینیاتوری، به فرآیند کوچک کردن اجزا و قطعات به اندازه‌های بسیار کوچکتر اشاره دارد.