معنی فارسی subminimal
B1زیر حداقل، به مفهومی اشاره دارد که در آن فقط عناصر ضروری و ابتدایی حفظ میشوند.
Pertaining to a level that is less than minimal; emphasizing simplicity and essentials.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کار هنرمند به عنوان زیر حداقل توصیف شد و بر سادگی تأکید داشت.
مثال:
The artist's work was described as subminimal, emphasizing simplicity.
معنی(example):
رویکرد او به طراحی زیر حداقل فقط بر جنبههای ضروری تمرکز دارد.
مثال:
Her subminimal approach to design focuses on the essentials only.
معنی فارسی کلمه subminimal
:
زیر حداقل، به مفهومی اشاره دارد که در آن فقط عناصر ضروری و ابتدایی حفظ میشوند.