معنی فارسی submodule

B1

زیرماژول به بخشی از ماژول گفته می‌شود که وظیفه خاصی را انجام می‌دهد و می‌تواند به صورت مستقل از ماژول اصلی فعال باشد.

A smaller component of a module that can function independently and has specific duties.

example
معنی(example):

زیرماژول بخشی کوچکتر از یک ماژول بزرگتر است.

مثال:

A submodule is a smaller part of a larger module.

معنی(example):

می‌توانید یک زیرماژول ایجاد کنید تا پروژه خود را بهتر سازماندهی کنید.

مثال:

You can create a submodule to organize your project better.

معنی فارسی کلمه submodule

: معنی submodule به فارسی

زیرماژول به بخشی از ماژول گفته می‌شود که وظیفه خاصی را انجام می‌دهد و می‌تواند به صورت مستقل از ماژول اصلی فعال باشد.