معنی فارسی submolecular

B2

زیرمولکولی به ساختارهای کوچکتری در سطح مولکول گفته می‌شود که می‌تواند شامل اتم‌های منفرد و پیوندهای میان آن‌ها باشد.

Relating to structures that are smaller than molecules, including individual atoms and their bonds.

example
معنی(example):

مطالعه ساختارهای زیرمولکولی در شیمی ضروری است.

مثال:

The study of submolecular structures is essential in chemistry.

معنی(example):

محققان بر روی تعاملات زیرمولکولی در سیستم‌های زیستی تمرکز می‌کنند.

مثال:

Researchers focus on submolecular interactions in biological systems.

معنی فارسی کلمه submolecular

: معنی submolecular به فارسی

زیرمولکولی به ساختارهای کوچکتری در سطح مولکول گفته می‌شود که می‌تواند شامل اتم‌های منفرد و پیوندهای میان آن‌ها باشد.