معنی فارسی subnasal
B1سابنوزالی به روشها یا مکانهای مربوط به ناحیه زیر بینی اشاره دارد.
Pertaining to the area beneath the nose, often used in medical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درمان شامل یک تزریق سابنوزالی برای جذب بهتر بود.
مثال:
The treatment involved a subnasal injection for better absorption.
معنی(example):
روشهای سابنوزالی میتوانند به طور موثر داروها را منتقل کنند.
مثال:
Subnasal methods can help deliver medications effectively.
معنی فارسی کلمه subnasal
:
سابنوزالی به روشها یا مکانهای مربوط به ناحیه زیر بینی اشاره دارد.