معنی فارسی subnascent
B1سابناسنت به وضعیتی اشاره دارد که در حال شکلگیری و رشد اولیه است.
Referring to something that is not yet fully formed or developed, in its early stages.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این فناوری سابناسنت وعده میدهد که صنعت را تغییر دهد.
مثال:
The subnascent technology promises to change the industry.
معنی(example):
آنها در ایدههای سابناسنت سرمایهگذاری میکنند که میتواند رویکرد ما را انقلاب کند.
مثال:
They are investing in subnascent ideas that could revolutionize our approach.
معنی فارسی کلمه subnascent
:
سابناسنت به وضعیتی اشاره دارد که در حال شکلگیری و رشد اولیه است.