معنی فارسی subnotation

B1

به یادداشت‌های تکمیلی یا زیرنوشته‌های اضافی در متون اشاره دارد.

Additional notes or annotations that provide clarification in texts.

example
معنی(example):

زیرنوتیشن توضیحاتی درباره نماد موجود در معادله ارائه داد.

مثال:

The subnotation explained the symbol used in the equation.

معنی(example):

در زبان‌شناسی، زیرنوتیشن می‌تواند معانی را در متون پیچیده روشن کند.

مثال:

In linguistics, subnotation can clarify meanings in complex texts.

معنی فارسی کلمه subnotation

: معنی subnotation به فارسی

به یادداشت‌های تکمیلی یا زیرنوشته‌های اضافی در متون اشاره دارد.