معنی فارسی suborbitary
B1زیر چشمی، به توصیف ناحیه یا اندازهگیریهایی اشاره دارد که در زیر کاسه چشم انجام میشود.
Referring to processes or measurements located in the area below the eye's orbit.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اندازهگیریهای زیر چشمی در حین عمل انجام شد.
مثال:
The suborbitary measurements were taken during the procedure.
معنی(example):
اشتباهات در تحلیل زیر چشمی میتواند به عوارض منجر شود.
مثال:
Errors in suborbitary analysis can lead to complications.
معنی فارسی کلمه suborbitary
:
زیر چشمی، به توصیف ناحیه یا اندازهگیریهایی اشاره دارد که در زیر کاسه چشم انجام میشود.