معنی فارسی subparameter
B1زیرپارامتر، پارامتر فرعی که معمولاً برای تعریف دقیقتر یک مفهوم مرجع به کار میرود.
A secondary parameter that helps to define or refine a main parameter.
- NOUN
example
معنی(example):
یک زیرپارامتر میتواند به تعریف واضحتر پارامتر اصلی کمک کند.
مثال:
A subparameter can help define the main parameter more clearly.
معنی(example):
تنظیم زیرپارامتر میتواند به نتایج متفاوتی منجر شود.
مثال:
Adjusting the subparameter can lead to different results.
معنی فارسی کلمه subparameter
:
زیرپارامتر، پارامتر فرعی که معمولاً برای تعریف دقیقتر یک مفهوم مرجع به کار میرود.