معنی فارسی subparameters
B1زیرپارامترها، مقادیر یا ویژگیهای فرعی که معمولاً در تجزیه و تحلیل دادهها رایجاند.
Multiple secondary parameters that pertain to and clarify a main parameter.
- NOUN
example
معنی(example):
این مطالعه به بررسی زیرپارامترهای مختلف دادههای اصلی پرداخت.
مثال:
The study examined various subparameters of the main data.
معنی(example):
ما زیرپارامترها را تجزیه و تحلیل کردیم تا تصویر کلیتری را درک کنیم.
مثال:
We analyzed the subparameters to understand the broader picture.
معنی فارسی کلمه subparameters
:
زیرپارامترها، مقادیر یا ویژگیهای فرعی که معمولاً در تجزیه و تحلیل دادهها رایجاند.