معنی فارسی subpass
B1سابپاس، مسیر فرعی در یک سطح بزرگتر یا نسبت به ماژول اصلی.
A smaller or secondary route or section within a larger system or context.
- NOUN
example
معنی(example):
در بازیهای ویدیویی، سابپاس میتواند به یک مسیر کوچکتر در یک سطح بزرگتر اشاره کند.
مثال:
In video games, a subpass can refer to a smaller path within a larger level.
معنی(example):
سابپاس نسبت به مسیر اصلی چالش کمتری داشت.
مثال:
The subpass was less challenging than the main course.
معنی فارسی کلمه subpass
:
سابپاس، مسیر فرعی در یک سطح بزرگتر یا نسبت به ماژول اصلی.