معنی فارسی subpartnership
B1شراکت فرعی که معمولاً در یک چارچوب بزرگ‌تر شکل می‌گیرد.
A partnership formed as a smaller part of a larger partnership.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها یک زیرشراکت برای همکاری در پروژه ایجاد کردند.
مثال:
They formed a subpartnership to collaborate on the project.
معنی(example):
زیرشراکت‌ها می‌توانند به فرصت‌های تجاری جدید منجر شوند.
مثال:
Subpartnerships can lead to new business opportunities.
معنی فارسی کلمه subpartnership
:
شراکت فرعی که معمولاً در یک چارچوب بزرگ‌تر شکل می‌گیرد.
