معنی فارسی subphrenic
B2زیر دیافراگم، ناحیهای در بدن که بین دیافراگم و اعضای زیر آن قرار دارد.
Relating to the area below the diaphragm, often used in a medical context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک مایع را در فضای زیر دیافراگم پیدا کرد.
مثال:
The doctor found fluid in the subphrenic space.
معنی(example):
آبسه زیر دیافراگم میتواند وضعیتی جدی باشد که نیاز به مراقبت پزشکی دارد.
مثال:
Subphrenic abscess can be a serious condition requiring medical attention.
معنی فارسی کلمه subphrenic
:
زیر دیافراگم، ناحیهای در بدن که بین دیافراگم و اعضای زیر آن قرار دارد.