معنی فارسی subprofessorship
B2زیرپروفسوری، عنوان شغلی برای اعضای هیئت علمی با مسئولیتهای تدریس و تحقیق که در ردهای پایینتر از استادان قرار دارند.
An academic position typically below a full professorship, often focused on teaching.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای یک زیرپروفسوری در دانشگاه محلی درخواست داد.
مثال:
He applied for a subprofessorship at the local university.
معنی(example):
زیرپروفسوری تجربه تدریسی ارزشمندی برای دانشمندان جدید فراهم میکند.
مثال:
The subprofessorship offers valuable teaching experience for new academics.
معنی فارسی کلمه subprofessorship
:
زیرپروفسوری، عنوان شغلی برای اعضای هیئت علمی با مسئولیتهای تدریس و تحقیق که در ردهای پایینتر از استادان قرار دارند.