معنی فارسی subprofitably

B1

به‌طور غیرسودآور، حالتی که فعالیتی سودی ندارد.

In a manner that does not yield a profit.

example
معنی(example):

این کسب‌وکار چندین ماه به‌صورت غیرسودآور فعالیت کرد.

مثال:

The business operated subprofitably for several months.

معنی(example):

اگرچه پروژه غیرسودآور بود، اما دیدگاه‌های ارزشمندی ارائه داد.

مثال:

Although the project was subprofitably, it provided valuable insights.

معنی فارسی کلمه subprofitably

: معنی subprofitably به فارسی

به‌طور غیرسودآور، حالتی که فعالیتی سودی ندارد.