معنی فارسی subradiate

B1

زیر تابیدن به عمل تابیدن انرژی به شکل کمتری از حد معمول در یک سیستم فیزیکی اشاره دارد.

To emit less radiation or energy than expected, particularly in scientific contexts.

example
معنی(example):

سیستم تحت شرایط خاص به نظر می‌رسید که انرژی را زیر تابش می‌کند.

مثال:

The system appeared to subradiate energy under specific conditions.

معنی(example):

آن‌ها تمایل ذرات به زیر تابش در زمان سرد شدن را مشاهده کردند.

مثال:

They observed the tendency of the particles to subradiate when cooled.

معنی فارسی کلمه subradiate

: معنی subradiate به فارسی

زیر تابیدن به عمل تابیدن انرژی به شکل کمتری از حد معمول در یک سیستم فیزیکی اشاره دارد.