معنی فارسی subradiative

B1

زیر تابشی، به وضعیتی در فیزیک اشاره دارد که در آن تابش به گونه‌ای کاهش می‌یابد یا محدود می‌شود.

Referring to a state or condition of reduced radiation emission.

example
معنی(example):

وضعیت زیر تابش در برخی مواد تحت شرایط خاص اتفاق می‌افتد.

مثال:

The subradiative state occurs in certain materials under specific conditions.

معنی(example):

محققان خواص زیر تابش ترکیب جدید را مورد بررسی قرار دادند.

مثال:

Researchers studied the subradiative properties of the new compound.

معنی فارسی کلمه subradiative

: معنی subradiative به فارسی

زیر تابشی، به وضعیتی در فیزیک اشاره دارد که در آن تابش به گونه‌ای کاهش می‌یابد یا محدود می‌شود.