معنی فارسی subrings
B2زیرحلقه، یک مجموعه است که خود حلقه است و همچنین با عملیاتهای حلقه اصلی سازگار است.
A subset of a ring that is itself a ring with the same operations.
- NOUN
example
معنی(example):
یک زیرحلقه بخشی کوچکتر از یک حلقه بزرگتر است.
مثال:
A subring is a smaller ring within a larger ring.
معنی(example):
ریاضیدانان برای درک بهتر خواص حلقهها، زیرحلقهها را مطالعه میکنند.
مثال:
Mathematicians study subrings to understand the properties of rings better.
معنی فارسی کلمه subrings
:
زیرحلقه، یک مجموعه است که خود حلقه است و همچنین با عملیاتهای حلقه اصلی سازگار است.