معنی فارسی subrogee
B1شخصی که حقوق قانونی را از شخص دیگر دریافت میکند، معمولاً در زمینه بیمه.
A party that receives a right of action through subrogation.
- NOUN
example
معنی(example):
واگذارنده به طرف مقابل پرداخت را از شرکت بیمه دریافت کرد.
مثال:
The subrogee received the payment from the insurance company.
معنی(example):
به عنوان واگذارنده، او میتواند ادعا را علیه طرف خطاکار دنبال کند.
مثال:
As a subrogee, he could pursue the claim against the negligent party.
معنی فارسی کلمه subrogee
:
شخصی که حقوق قانونی را از شخص دیگر دریافت میکند، معمولاً در زمینه بیمه.