معنی فارسی subspecifically

B1

به‌طور زیرگونه‌ای، به‌گونه‌ای که به موضوعات خاص‌تر یا جزیی‌تر اشاره شود.

In a manner that refers to a subspecies or a more specific subset of a group.

example
معنی(example):

این پروژه به‌طور خاص برای مناطق شهری طراحی شده است.

مثال:

The project was designed subspecifically for urban areas.

معنی(example):

این گزارش به‌طور خاص تأثیر تغییرات اقلیمی بر اکوسیستم‌های ساحلی را بررسی می‌کند.

مثال:

The report discusses subspecifically the impact of climate change on coastal ecosystems.

معنی فارسی کلمه subspecifically

: معنی subspecifically به فارسی

به‌طور زیرگونه‌ای، به‌گونه‌ای که به موضوعات خاص‌تر یا جزیی‌تر اشاره شود.