معنی فارسی subspheric

B1

شکل یا فضای زیرکروی، به معنای بخشی که شبیه به یک کره است ولی به طور کامل نیست.

Pertaining to a shape that is somewhat spherical but not completely so.

example
معنی(example):

شکل زیرکروی معمولاً در نوع خاصی از حباب‌ها یافت می‌شود.

مثال:

The subspheric shape is commonly found in certain types of bubbles.

معنی(example):

دانشمندان ویژگی‌های زیرکروی سیاره تازه کشف شده را مورد بررسی قرار دادند.

مثال:

Scientists studied the subspheric characteristics of the newly discovered planet.

معنی فارسی کلمه subspheric

: معنی subspheric به فارسی

شکل یا فضای زیرکروی، به معنای بخشی که شبیه به یک کره است ولی به طور کامل نیست.