معنی فارسی substory

B2

داستان فرعی، داستانی که در زیر مجموعه‌ای از یک داستان بزرگتر قرار دارد و به آن کمک می‌کند.

A secondary story that is part of a larger narrative and contributes to its overall meaning.

example
معنی(example):

رمان شامل یک داستان فرعی جذاب درباره کودکی شخصیت اصلی است.

مثال:

The novel contains a fascinating substory about the main character's childhood.

معنی(example):

هر داستان فرعی عمق بیشتری به روایت کلی می‌افزاید.

مثال:

Each substory adds depth to the overall narrative.

معنی فارسی کلمه substory

: معنی substory به فارسی

داستان فرعی، داستانی که در زیر مجموعه‌ای از یک داستان بزرگتر قرار دارد و به آن کمک می‌کند.