معنی فارسی substrator
B1وسیله یا مادهای که به عنوان پایه یا لایه زیرین عمل میکند.
An entity or material that serves as a foundation or substrate.
- NOUN
example
معنی(example):
زیرلایه یک جز اساسی در فرایند تولید است.
مثال:
A substrator is an essential component in the production process.
معنی(example):
زیرلایه میتواند به ماده پایه استفاده شده اشاره داشته باشد.
مثال:
The substrator can refer to the base material used.
معنی فارسی کلمه substrator
:
وسیله یا مادهای که به عنوان پایه یا لایه زیرین عمل میکند.