معنی فارسی substratose
B1منطقه یا مادهای که به وضوح مشخصه یک زیرلایه را داراست.
Having characteristics that relate to a substrate or underlying layer.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خاک به عنوان زیرلایه شناسایی شد به دلیل ترکیب آن.
مثال:
The soil was identified as substratose due to its composition.
معنی(example):
مناطق زیرلایه معمولاً ویژگیهای بومشناختی خاصی دارند.
مثال:
Substratose regions typically have specific ecological properties.
معنی فارسی کلمه substratose
:
منطقه یا مادهای که به وضوح مشخصه یک زیرلایه را داراست.