معنی فارسی substruct

B1

زیرساخت به فرآیند حذف یا کاهش اجزا یا ویژگی‌های یک چیز اشاره دارد.

To take away or deduct a part from a larger whole.

example
معنی(example):

زیرساخت به معنای حذف یک قسمت از کل است.

مثال:

To substruct means to remove a part from a whole.

معنی(example):

وقتی که حرارت را از یک ماده حذف می‌کنید، آن ماده خنک می‌شود.

مثال:

When you substruct heat from a substance, it cools down.

معنی فارسی کلمه substruct

: معنی substruct به فارسی

زیرساخت به فرآیند حذف یا کاهش اجزا یا ویژگی‌های یک چیز اشاره دارد.