معنی فارسی substruction

B1

زیرساخت به تشکیلات و ساختارهایی اشاره دارد که پایه و اساس یک سازه را تشکیل می‌دهد.

The act or process of building a foundation or underlying structure.

example
معنی(example):

زیرساخت ساختمان سال گذشته تکمیل شد.

مثال:

The substruction of the building was completed last year.

معنی(example):

زیرساخت مناسب برای پایداری سازه‌ها حیاتی است.

مثال:

Proper substruction is critical for the stability of structures.

معنی فارسی کلمه substruction

: معنی substruction به فارسی

زیرساخت به تشکیلات و ساختارهایی اشاره دارد که پایه و اساس یک سازه را تشکیل می‌دهد.