معنی فارسی subsynodically
B1به صورت زیرسنودیک، مرتبط با فعالیتها یا تصمیمگیریها در سطح زیرسنود.
In a manner relating to a subsynod or lower assembly.
- ADVERB
example
معنی(example):
رهبران به طور زیرسنودیک برای ایجاد دستورالعملهای جدید کار کردند.
مثال:
The leaders worked subsynodically to create new guidelines.
معنی(example):
کمیته به طور زیرسنودیک عمل کرد تا اطمینان حاصل کند که همه صداها شنیده شوند.
مثال:
The committee functioned subsynodically to ensure all voices were heard.
معنی فارسی کلمه subsynodically
:
به صورت زیرسنودیک، مرتبط با فعالیتها یا تصمیمگیریها در سطح زیرسنود.