معنی فارسی subtarget
B1هدف فرعی، هدفی که در راستای رسیدن به هدف اصلی تعیین میشود.
A subordinate target set in pursuit of a broader objective.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم یک هدف فرعی برای هدایت تلاشهای خود تعیین کرد.
مثال:
The team established a subtarge to guide their efforts.
معنی(example):
هر هدف فرعی به هدف کلی پروژه کمک میکند.
مثال:
Each subtarge contributes to the overall goal of the project.
معنی فارسی کلمه subtarget
:
هدف فرعی، هدفی که در راستای رسیدن به هدف اصلی تعیین میشود.