معنی فارسی subterritorial
B2زیر قلمرو، مربوط به قسمتهای کوچکتر از قلمرو اصلی که معمولاً برای مدیریت بهتر موارد استفاده میشود.
Relating to the subdivisions of a larger territory.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تقسیمات زیر قلمرو به مدیریت بهتر منابع کمک میکند.
مثال:
The subterritorial divisions help manage resources better.
معنی(example):
برنامهریزی زیر قلمرو برای توسعه پایدار ضروری است.
مثال:
Subterritorial planning is essential for sustainable development.
معنی فارسی کلمه subterritorial
:
زیر قلمرو، مربوط به قسمتهای کوچکتر از قلمرو اصلی که معمولاً برای مدیریت بهتر موارد استفاده میشود.