معنی فارسی subtleness

B2

زیرکی به معنای حالت یا کیفیتی است که کم‌وبیش نامحسوس است و به راحتی قابل درک نمی‌شود.

The quality of being understated or delicate in perception.

example
معنی(example):

زیرکی عطر او آن را فراموش‌نشدنی کرده بود.

مثال:

The subtleness of her fragrance made it unforgettable.

معنی(example):

او به زیرکی در استدلال‌های او ارزش قائل بود.

مثال:

He appreciated the subtleness in her arguments.

معنی فارسی کلمه subtleness

: معنی subtleness به فارسی

زیرکی به معنای حالت یا کیفیتی است که کم‌وبیش نامحسوس است و به راحتی قابل درک نمی‌شود.