معنی فارسی subtopics

B1

زیرموضوع‌ها، تعدادی موضوع فرعی که به طور جمعی تحت یک موضوع اصلی مورد بررسی قرار می‌گیرند.

Multiple lesser topics that fall under the broader category of a main topic.

example
معنی(example):

زیرموضوع‌های سخنرانی به خوبی سازمان‌دهی شده بودند.

مثال:

The subtopics of the lecture were well organized.

معنی(example):

گزارش شامل زیرموضوع‌های مختلف برای تجزیه و تحلیل بود.

مثال:

The report included various subtopics for analysis.

معنی فارسی کلمه subtopics

: معنی subtopics به فارسی

زیرموضوع‌ها، تعدادی موضوع فرعی که به طور جمعی تحت یک موضوع اصلی مورد بررسی قرار می‌گیرند.