معنی فارسی subtorrid
B1زیرحرارتی، شرایط جوی بسیار گرم و مرطوب که معمولاً سخت و طاقتفرسا است.
Relating to an extremely hot and humid environment, often oppressive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آب و هوای زیرحرارتی برای گردشگران چالشبرانگیز بود.
مثال:
The subtorrid climate was challenging for the tourists.
معنی(example):
آنها شرایط زیرحرارتی را دشوار برای سازگاری پیدا کردند.
مثال:
They found the subtorrid conditions difficult to adapt to.
معنی فارسی کلمه subtorrid
:
زیرحرارتی، شرایط جوی بسیار گرم و مرطوب که معمولاً سخت و طاقتفرسا است.