معنی فارسی subtransversally
B1به روشی اشاره دارد که در آن دو یا چند خط یا مسیر به صورت غیرمستقیم و در زاویههای خاص تقاطع دارند.
In a manner describing paths or lines that intersect at angles or are related without being directly parallel.
- ADVERB
example
معنی(example):
جادهها به صورت زیرین عرضی متصل شدند و کوتاهراههایی برای ترافیک محلی ایجاد کردند.
مثال:
The roads connected subtransversally, creating shortcuts for local traffic.
معنی(example):
این دو مسیر به صورت زیرین عرضی به یکدیگر کشیده شده بودند و مسیر منحصر به فردی برای عبور از ناحیه ارائه میدادند.
مثال:
The two paths ran subtransversally to each other, offering a unique way to navigate the area.
معنی فارسی کلمه subtransversally
:
به روشی اشاره دارد که در آن دو یا چند خط یا مسیر به صورت غیرمستقیم و در زاویههای خاص تقاطع دارند.