معنی فارسی subtread

B2

قسمتی از لاستیک که در تماس با سطح زمین قرار دارد و وظیفه چسبندگی و کنترل را دارد.

The portion of a tire that is in contact with the ground, essential for traction and control.

example
معنی(example):

زیرکش لاستیک چسبندگی بهتری فراهم می‌کند.

مثال:

The subtread of the tire provides better grip.

معنی(example):

ما زیرکش را برای هر گونه آسیبی بررسی کردیم.

مثال:

We inspected the subtread for any damage.

معنی فارسی کلمه subtread

: معنی subtread به فارسی

قسمتی از لاستیک که در تماس با سطح زمین قرار دارد و وظیفه چسبندگی و کنترل را دارد.