معنی فارسی subtreasurership
B1مقام یا مسئولیتی که در آن شخص به عنوان معاون خزانهدار عمل میکند و وظایف مالی را بر عهده دارد.
The position or office of someone who serves as a deputy to the treasurer, responsible for financial duties.
- NOUN
example
معنی(example):
کمک خزانهداری او اجازه داد تجربههای ارزشمندی کسب کند.
مثال:
His subtreasurership allowed him to gain valuable experience.
معنی(example):
موقعیت معاون خزانهداری برای برنامهریزی بودجه حیاتی بود.
مثال:
The subtreasurership position was vital for the budget planning.
معنی فارسی کلمه subtreasurership
:
مقام یا مسئولیتی که در آن شخص به عنوان معاون خزانهدار عمل میکند و وظایف مالی را بر عهده دارد.