معنی فارسی subuncinated

B1

سابانگینال به ویژگی‌هایی اشاره دارد که تحت تأثیر تغییرات خاص در یک ساختار بیولوژیکی قرار دارند.

Referring to adaptations that are influenced by specific structural changes.

example
معنی(example):

بسیاری از موجودات سازگاری‌های سابانگینالی را نشان می‌دهند.

مثال:

Many organisms exhibit subuncinated adaptations.

معنی(example):

ویژگی‌های سابانگینالی بقای گونه را افزایش می‌دهد.

مثال:

The subuncinated traits enhance the survival of the species.

معنی فارسی کلمه subuncinated

: معنی subuncinated به فارسی

سابانگینال به ویژگی‌هایی اشاره دارد که تحت تأثیر تغییرات خاص در یک ساختار بیولوژیکی قرار دارند.