معنی فارسی suburbanization
B1حومه‌نشینی به روند گسترش مناطق حومه‌ای به‌ویژه در اطراف شهرها اشاره دارد.
The process by which areas outside of urban centers grow and develop, often leading to increased population density in suburbs.
- NOUN
example
معنی(example):
حومه‌نشینی باعث گسترش شهرها شده است.
مثال:
Suburbanization has led to the expansion of cities.
معنی(example):
فرایند حومه‌نشینی معمولاً ترکیب جمعیتی مناطق را تغییر می‌دهد.
مثال:
The process of suburbanization often alters the demographic makeup of regions.
معنی فارسی کلمه suburbanization
:
حومه‌نشینی به روند گسترش مناطق حومه‌ای به‌ویژه در اطراف شهرها اشاره دارد.
