معنی فارسی subvarietal
B1مربوط به زیرگونهها و تفاوتهای موجود در میان آنها در یک گروه خاص.
Pertaining to the distinctions that occur among subvarieties within a species.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تفاوتهای سوب وارییتال در درون یک گونه مشاهده میشود.
مثال:
Subvarietal differences can be seen within a species.
معنی(example):
دستهبندیهای سوب وارییتال در درک تنوع زیستی کمک میکند.
مثال:
Subvarietal classifications help in understanding biodiversity.
معنی فارسی کلمه subvarietal
:
مربوط به زیرگونهها و تفاوتهای موجود در میان آنها در یک گروه خاص.