معنی فارسی subversively
B2به طرز زیرکانهای، به طور غیرمستقیم و با هدف مخدوش کردن یا تغییر وضعیت موجود.
In a manner that seeks to undermine or overthrow established authority or norms.
- ADVERB
example
معنی(example):
او از اظهار نظرهای طنزآمیز زیرکانه برای به چالش کشیدن مقام استفاده کرد.
مثال:
She used subversively humorous remarks to challenge authority.
معنی(example):
این کتاب به بررسی روشهای زیرکانهای پرداخت که توسط فعالان استفاده میشد.
مثال:
The book described subversively tactics used by activists.
معنی فارسی کلمه subversively
:
به طرز زیرکانهای، به طور غیرمستقیم و با هدف مخدوش کردن یا تغییر وضعیت موجود.