معنی فارسی succenturiation

B1

فرایند مختصری کردن، به معنای ساده سازی و کاهش جزئیات در یک پروژه.

The process of making something more concise and effective.

example
معنی(example):

مختصری کردن پروژه مدیریت آن را آسان‌تر کرد.

مثال:

The succenturiation of the project made it easier to manage.

معنی(example):

تیم بر روی مختصری کردن برای ساماندهی جریان کار تمرکز کرد.

مثال:

The team focused on succenturiation to streamline the workflow.

معنی فارسی کلمه succenturiation

: معنی succenturiation به فارسی

فرایند مختصری کردن، به معنای ساده سازی و کاهش جزئیات در یک پروژه.