معنی فارسی successional
B1جانشینی، به فرآیند تغییرات تدریجی در اکوسیستمها اشاره دارد.
Relating to or occurring in succession.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاه پس از اختلالات وارد مرحله جانشینی میشود.
مثال:
The plant enters a successional phase after disturbances.
معنی(example):
تغییرات جانشینی را میتوان با گذشت زمان در جنگل دید.
مثال:
Successional changes can be seen in the forest over time.
معنی فارسی کلمه successional
:
جانشینی، به فرآیند تغییرات تدریجی در اکوسیستمها اشاره دارد.