معنی فارسی successionless
B1بدون جانشینی، به حالتی اطلاق میشود که در آن تغییرات معمول به وقوع نمیپیوندد.
Characterized by the absence of succession or changes over time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این منطقه دورهای بدون جانشینی را تجربه کرد که به از بین رفتن تنوع زیستی انجامید.
مثال:
The region experienced a successionless period, leading to biodiversity loss.
معنی(example):
یک محیط بدون جانشینی میتواند برای برخی از گونهها مضر باشد.
مثال:
A successionless environment can be detrimental to certain species.
معنی فارسی کلمه successionless
:
بدون جانشینی، به حالتی اطلاق میشود که در آن تغییرات معمول به وقوع نمیپیوندد.