معنی فارسی succussation

B1

تکنیک تسکین یا ضربه زدن به یک ناحیه به منظور بهبود سلامتی.

The act of shaking or tapping, often for therapeutic purposes.

example
معنی(example):

در این درمان از تکنیک تسکین برای بهبود بهتر استفاده شد.

مثال:

The therapy involved a succussation technique for better healing.

معنی(example):

تسکین می‌تواند به بهبود خون‌رسانی در بدن کمک کند.

مثال:

Succussation can help promote circulation in the body.

معنی فارسی کلمه succussation

: معنی succussation به فارسی

تکنیک تسکین یا ضربه زدن به یک ناحیه به منظور بهبود سلامتی.