معنی فارسی suckabob

B1

نوعی آب‌نبات یا خوراکی که می‌توان آن را مکید.

A type of lollipop or candy designed for sucking.

example
معنی(example):

کودک در حین بازی در پارک از ساکاباب لذت برد.

مثال:

The child enjoyed the suckabob while playing in the park.

معنی(example):

یک ساکاباب می‌تواند کودکان را ساعت‌ها مشغول کند.

مثال:

A suckabob can keep kids entertained for hours.

معنی فارسی کلمه suckabob

: معنی suckabob به فارسی

نوعی آب‌نبات یا خوراکی که می‌توان آن را مکید.