معنی فارسی sudary
B1مربوط به فرهنگ و سنتهای یک گروه خاص در سودان.
Pertaining to the customs and traditions of a specific group in Sudan.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زنان سوداری لباسهای سنتی منحصر به فردی دارند.
مثال:
Sudary women have unique traditional dresses.
معنی(example):
سبک سوداری در جشنوارههای محلی جشن گرفته میشود.
مثال:
The sudary style is celebrated in local festivals.
معنی فارسی کلمه sudary
:
مربوط به فرهنگ و سنتهای یک گروه خاص در سودان.